یادداشت به قلم دکتر شفیع بهرامیان
این روزها کم نیستند بزرگوارانی که به من و امثال من کنایه و طعن میزنند و گلهمندند از اینکه چرا نمینویسیم، چرا حرفی نمیزنیم، چرا نقد نمیکنیم چرا سکوت پیشه کردیم، جالب اینکه این خواست و مطالبه صرفا متعلق به یک طرف ماجرا نیست و ای بسا طرف مقابل هم اتهامی از نوع سکوت عامدانه به روزنامهنگاران، فعالان رسانهای و خبرنگاران وارد کند!
◇گاهی حتی فراتر از این هم میرود و در این آشفته بازار سپهر سیاسی موجود، شایعات و برچسبهای عجیب و غریب و معمولا غیرمنصفانهای هم به فعالان رسانهای زده میشود! از هر دو طرف ماجرا، هرکسی از ظن خود برای ما نسخه میپیچد و انتظار عمل قهرمامانه و یا انقلابی دارد!
◇ پاسخ من اما به همه این انتقادات -از هر طرف که باشد – یک نکته بیشتر نیست: روزنامهنگار تحلیل میکند، تفسیر میکند، نقد میکند و مینویسد تا چشم بینا و گوش شنوایی یافت شود و آنچه درست و بجا و شدنی است را برای بهبود و اصلاح امور و یا تغییر روند بکار گیرند؛ چه در میان مردم چه در میان کارگزاران حکومتی، وقتی چنین گوش شنوا و چشم بینایی نیست برای چی و برای چه و برای کی باید بنویسیم!همان بهتر که خاموش باشیم و خاموش بمانیم؛ سکوتی نه از سر اختیار!
◇ شاید هم باشند روزنامهنگارانی که سری پرشور و روحی آزاد و سبکی متفاوت با امثال من دارند و برای منش و روش و سبک کارشان -که قطعا برایشان کم هزینه هم نخواهد بود- احترام قایلم اما الزاما این روش را برای خودم مناسب و منتج به نتیجه مطلوب ندانسته و نمیدانم و انتظار دارم که دیگران هم به تصمیم و روش کاری افرادی چون من احترام بگذارند و آنچه خارج از توان و روش و کار ماست از ما مطالبه نکنند.
◇ ما سالها فقط برای مردم خویش نوشتیم و نه برای جیره و مواجب، نه برای مال و منال و پست و مقام و نه حتی برای نان! پس متهممان نکنید! تا جاییکه در “توان” داشتیم دینمان را به جامعه خویش ادا کردهایم. خیلی بیش از آنچه میدانید و میبیند فعالان حوزه رسانه سختی کار دارند!
انتهای پیام/ل.بتین